ماه‌های سال به ترتیب شمسی،میلادی،قمری [آپدیت جدید]

ماه های سال

چهار برنده: همانطور که می دانید ماه های سال میلادی و قمری و شمسی با هم تفاوت دارند چه از نظر اسم و چه از نظر زمان آغاز و پایان آن ها.

اگر می خواهید در مورد ماه های سال میلادی و قمری و خورشیدی بیشتر بدانید این مقاله را مطالعه کنید چرا که اطلاعات کلی به همراه ترتیب ماه های سال را برای شما عزیزان تهیه و تنظیم کرده ایم.

ماه‌های شمسی (Solar Hijri calendar)

ماه‌های خورشیدی در یک سال گاهشماری (هجری شمسی) و ایرانی، تشکیل شده‌است از ۱۲ ماه، که شش ماه اول ۳۱ روز، پنج ماه دوم ۳۰ روز و ماه آخر ۲۹ روز می‌باشد.

هر ۴ سال (بندرت ۵ سال) یکبار طول ماه آخر ۳۰ روز است که آن سال به سال کبیسه معروف است.

ماه‌های این گاه‌شماری به‌ترتیب عبارتند از:

ترتیب روزها ایرانی افغانی ترکی
آذربایجانی
۱ ۳۱ فروردین حَمَل آغلارگولر
۲ ۳۱ اردیبهشت ثَور گولن
۳ ۳۱ خرداد جَوزا قیزاران
۴ ۳۱ تیر سَرَطان قورا پیشیرن
۵ ۳۱ مرداد اَسَد قویروق دوغان
۶ ۳۱ شهریور سُنبُله زومار
۷ ۳۰ مهر مِیزان خزل
۸ ۳۰ آبان عَقرَب قیروو
۹ ۳۰ آذر قَوس آذر
۱۰ ۳۰ دی جَدْی چیلله
۱۱ ۳۰ بهمن دَلو دوندوران
۱۲ ۲۹-۳۰ اسفند حوت بایرام

ماه‌های میلادی (Gregorian calendar)

گاه‌شماری میلادی گاه‌شماری با ریشه مسیحی است که هم‌اکنون در بیشتر کشورهای جهان استفاده می‌شود و تقویمی بین‌المللی است.

این گاه‌شماری برگرفته از گاه‌شماری ژولینی با مبدأ میلادی (میلاد عیسی) است و نخست از سوی آلویسیوس لیلیوس که پزشکی از اهالی ناپل بود پیشنهاد شد. تعدیل کبیسه‌گیری این گاهشماری در ۲۴ فوریه ۱۵۸۲ از سوی پاپ گریگوری سیزدهم پذیرفته شد و از آن پس به گاه‌شماری گریگوری (گرِگوری) نیز مشهور شد.

مناسبت های سال

ماه های تقویم میلادی به ترتیب عبارتند از: ژانویه، فوریه، مارس، آوریل، مه، ژوئن، ژوئیه، اوت(آگست)، سپتامبر، اکتبر، نوامبر و دسامبر. توجه داشته باشید این ماه ها در زبان فارسی بگونه‌ای متفاوت تلفظ می شوند.

برای دانستن تلفظ اصلی این ماه ها به واژه های انگلیسی آنها دقت فرمایید.

ماه‌های این گاه‌شماری به‌ترتیب عبارتند از:

ترتیب نام فارسی تلفظ انگلیسی ماه انگلیسی شمار روز
۱ ژانویه جَنیوئری January ۳۱
۲ فوریه فِبروئری February ۲۸ یا ۲۹
۳ مارس مارچ March ۳۱
۴ آوریل اِیپریل April ۳۰
۵ مه مِی May ۳۱
۶ ژوئن جون June ۳۰
۷ ژوئیه جولای July ۳۱
۸ اوت آگِست یا آگوست August ۳۱
۹ سپتامبر سِپتِمبِر September ۳۰
۱۰ اکتبر آکتوبِر یا اکتوبِر October ۳۱
۱۱ نوامبر نُوِمبِر November ۳۰
۱۲ دسامبر دیسِمبِر December ۳۱

ماه‌های قمری (Hijri calendar)

ماه‌های گاه‌شماری هجری قمری در هر سال ۱۲ عدد بر اساس ماه هلالی است که ۲۹روزه یا ۳۰ روزه هستند.

ماه هلالی یک دور چرخش کره ماه بر مدار خود مابین فاصله زمانی مشاهده دو هلال ماه است که طول متوسط آن ۲۹٬۵۳۰۵۹ روز (۲۹روز و ۱۲ساعت و ۴۴دقیقه و ۲٬۷۸ثانیه) می‌باشد.

باتوجه به طول سال قمری حقیقی (مجموع ۱۲ماه هلالی) برابر ۳۵۴٬۳۶۷۰۸ روز (۳۵۴روز و ۸ساعت و ۳۵٬۷۱۲ثانیه)، سال تقویمی آن ۳۵۴روزه (در سال‌های عادی) یا ۳۵۵روزه (در سال‌های کبیسه) است.

در تقویم قمری هلالی تعداد روز ماهها ترتیب خاصی ندارد و حداکثر تا ۴ ماه ۳۰روزه و ۳ ماه ۲۹روزه نیز احتمال دارد پشت سر هم بیایند. اما در تقویم قمری قراردادی ماه‌های فرد ۳۰روزه و ماههای زوج ۲۹روزه تعیین شده و ماه آخر در سالهای کبیسه ۳۰روزه می‌باشد.

روز اول هر ماه در این گاه‌شماری معمولا بر اساس مشاهده یا پیش‌بینی مشاهده‌پذیری هلال ماه نو در شامگاه روز ۲۹ یا ۳۰ ماه قبل، که آن را استهلال می‌نامند، تعیین می‌شود.

این گاه‌شماری باتوجه به شیوه‌های مختلف تعیین اول ماه و تعداد روزهای ماه هر سال با عناوین گاه‌شماری هجری قمری هلالی، قراردادی و ام‌القری شناخته می‌شود.

ماه‌های این گاه‌شماری به‌ترتیب عبارتند از:

ترتیب لاتین فارسی
۱ Muḥarram محرم
۲ Ṣafar صفر
۳ Rabīʿ al-Awwal ربیع الاول
۴ Rabīʿ ath-Thānī (Rabī’ al-Ākhir) ربیع‌الثانی یا ربیع‌الآخر
۵ Jumādá al-Ūlá جمادی‌الاول
۶ Jumādá al-Ākhirah جمادی الثانی یا جمادی الآخر
۷ Rajab رجب
۸ Sha‘bān شعبان
۹ Ramaḍān رمضان
۱۰ Shawwāl شوال
۱۱ Dhū al-Qa‘dah ذیقعده
۱۲ Dhū al-Ḥijjah ذیحجه

و همچنین حالا که تا اینجا با این ماه ها آشنا شدید معنی آنها را به زبان هخامنشی و اوستایی نیز یاد بگیرید…

معنی ماه های سال

معنی ماه های سال

تقویم پیش از اسلام (دوره باستان)

پیش از هخامنشیان

از آثار نوشتاری باستانی برمی آید که ایرانیان آغازین از تقویم ۳۶۰ روزه بر پایه تقویم بابلی استفاده می‌کردند که با اعتقادات و نامهای پارسی هماهنگ شده بود وماه‌ها بر اساس اشکال ماه به دو یا سه بخش تقسیم می‌شدند.۱۲ ماه سال مطابق با جشنهای گوناگون یا فصول زراعی-شبانی نامگذاری شده بودند.هر ۶ سال یکبار ماه سیزدهمی هم برای نگاهداشت سال خورشیدی با گردش ماه‌های قمری به این تقویم اضافه می‌شد.

همچنین به استناد نوشته‌های ابوریحان بیرونی، در نواحی شرقی ایران تقویمی خورشیدی شبیه به تقویم زرتشتی،با هر ماه سی روزه، با کبیسه یکماه در هر شش سال (جبران ۵ روز افزوده سال) و مضافاً کبیسه یک ماه در هر۱۲۰ سال (جبران شش ساعت کسر سال) مرسوم بوده است.

پژوهش‌ها و یافته‌ها نشان می‌دهد که انواع گاه‌شماری رسمی و محلی در ایران کهن معمول بوده‌است.

ابوریحان بیرونی در آثار الباقیه عن القرون الخالیه دربارهٔ پیشدادیان، کهن‌ترین دودمان ایرانی بنابر تاریخ ترادادی، سخن می‌گوید.

بنا به نظر بیرونی، پیشدادیان سال را ۳۶۰ روز می‌گرفتند و ماه را ۳۰ روز. هر ۶ سال یک ماه اندرهلی برای کبیسه‌گیری داشتند و هر ۱۲۰
سال دو ماه اندرهلی، یکی برای ۵ روزهای رها کرده و دیگری برای یک‌چهارم روزهای فروهشته.

دوره هخامنشی

تقویم رایج در اوایل حکومت شاهنشاهی هخامنشیان به نام گاه‌شماری پارسی قدیم یا فرس هخامنشی معروف بوده‌است.

کتیبه‌های باقی مانده از داریوش بزرگ در کوه بیستون در کرمانشاه و سایر فرمان‌های شاهان هخامنشی ما را از تقویم رسمی امپراتوری ایران و چگونگی اصول زمان‌سنجی در آن روزگار آگاه می‌سازد. متن این کتیبه‌ها و محتوای فرمان‌ها نشان می‌دهد که ایرانیان قدیم سال را به دوازده ماه تقسیم می‌کردند و فصول را می‌شناختند.

روایت است که داریوش بزرگ دو نفر ستاره‌شناس نامدار کلدانی به نام‌های نبوریمنو و کیدینوس را جهت اصلاح این تقویم به ایران دعوت کرد و ایشان با آشنایی به دانش نجوم یک سال شمسی را برابر با ۳۶۵ روز و ۶ ساعت و ۱۵ دقیقه و ۴۱ ثانیه معین نمودند.به احتمال قوی سال و ماه ایرانیان را با اصول سال و ماه بابلی تنظیم کردند.

این تقویم که قدیمیترین نمونه زمان سنجی در ایران است، تا زمانی که گاه‌شماری زرتشتی در ایران گسترش یافت، تقویم رسمی کشور بوده‌است. بر اساس متون گلی تخت جمشید احتمال داده می‌شود که آغاز سلطنت هر پادشاهی، مبدأ تاریخی هر دوره گاه‌شماری محسوب می‌شده‌ است. آغاز سال با آغاز پاییز و برگزاری جشن میتراکانا مقارن بود که بعدها جشن مهرگان جایگزینش شد.
سال به چهار فصل سه‌ماهه تقسیم می‌شد و هر ماه ۳۰ روز بوده‌است.

ایام هفته

روزها، ماه ها و سال ها بر اساس پدیده های طبیعی تعیین شده اند، اما ملاک تعیین ایام هفته چیست؟ تعداد روزهای هفته منشا دینی دارد. عدد هفت در تعدادی از آیات قرآن به کار رفته است؛ مثلا هفت آسمان. در انجیل نیز چنین آمده که خداوند به انسان فرمود که شش روز کار کند و روز هفتم را مقدس بدارد.
رومیان اسامی خورشید، ماه و پنج ستاره را روی ایام هفته گذاشتند. این اسامی عبارت بودند از: خورشی، ماه، مریخ، عطارد، مشتری، زهره و زحل. این اسامی مستقیماً و به همین شکل به زبانهای اروپایی منتقل و معادل انگلیسی روزهای شنبه (روز خدای زحل)، یکشنبه(روز خدای خورشید)، و دوشنبه(روز خدای ماه)، دقیقاً به همان صورت حفظ شد. اسم چهار روز دیگر در انگلیسی از اسامی خدایان آنگوساکسون گرفته شدند:

سه شنبه از نام تیو(خدای جنگ)، چهار شنبه از نام وودن(خدای بزرگ)، پج شنبه از نام ثور(خدای تندر)، و جمعه از نام فریگ(خدای عشق و زیبایی) گرفته شد.

در فارسی ایام هفته با شنبه شروع می شود. شنبه از ریشه ی “شنبد” و “شنبذ” از واژه ی عربی “سبت” گرفته شده و روز های بعدی را تا روز ششم هفته با عدد مشخص می کنند. روز هفتم به نام جمعه نامیده شده که در عربی به معنای تجدید دیدار و پیوند مجدد می باشد. نماز جمعه و نماز جماعت هم با این کلمه هم خانواده بوده و به نوعی دیدار مجدد نمازگزاران با یکدیگر به شمار می روند.

عناوین ماه‌های تقویم جلالی و هجری خورشیدی (ایران):

بهار

فروردین

فروردین نام نخستین ماه و فصل بهار و روز نوزدهم هر ماه در گاه شماری اعتدالی خورشیدی است. در اوستا و زبان پارسی باستان فرورتینام، در زبان پهلوی فرورتین و در زبان فارسی فروردین گفته شده که به معنای فروردهای پاکان و فروهرهای ایرانیان است. بنا به عقیده پیشینیان، ده روز پیش از آغاز هر سال فروهر در گذشتگان که با روان و وجدان از تن جدا گشته، برای سرکشی خان و مان دیرین خود فرود می‌آیند و ده شبانه روز روی زمین به سر می‌برند. به مناسبت فرود آمدن فروهرهای نیکان هنگام نوروز را جشن فروردین خوانده‌اند. فروهران در ده روز آخر سال بر زمین هستند و بامداد نوروز پیش از بر آمدن آفتاب به دنیای دیگر می‌روند.

اردیبهشت

اردیبهشت نام دومین ماه سال و روز دوم هر ماه در گاه شماری اعتدالی خورشیدی است. در اوستا «اشاوهیشتا» و در زبان پهلوی «اشاوهیشت» و در زبان فارسی «اردیبهشت» گفته شده‌است. به معنی راستی و درستی، تقدس، قانون و آئین ایزدی، پاکی و… که بسیار هم در اوستا به کار برده شده‌است. همچنین دارای صفت عالی است به معنای بهترین و بهشت فارسی به معنی فردوس از همین کلمه‌است. در مجموع این کلمه به بهترین راستی و درستی است و در عالم روحانی نماینده صفت راستی و پاکی و تقدس اهورامزداست و در عالم مادی نگهبانی کلیه آتش‌های روی زمین به او سپرده شده‌است. در معنی ترکیب لغت اردیبهشت «مانند بهشت» هم آمده‌است.

خرداد

خرداد نام سومین ماه سال و روز ششم در گاه شمار اعتدالی خورشیدی است. در اوستا و زبان پارسی باستان «هئوروتات»، در زبان پهلوی «خردات» و در زبان فارسی «خورداد یا خرداد» گفته شده‌است. به معنای کمال و رسایی است و ایزدان تیر و باد و فروردین از همکاران خرداد می‌باشند. خرداد نماینده کمال و رسایی اهورامزدا است و در گیتی به نگهبانی از آب گماشته شده‌است.

summer

تیر

تیر نام چهارمین ماه سال و روز سیزدهم هر ماه گاه شماری اعتدالی خورشیدی است. در اوستا «تیشریه»، در زبان پهلوی «تیشتر» و در زبان فارسی صورت تغییر یافته آن یعنی «تیر» گفته شده که یکی از ایزدان است و به ستاره شعرای یمانی اطلاق می‌شود. فرشته مزبور نگهبان باران است و به کوشش او زمین پاک، از باران بهره‌مند می‌شود و کشتزارها سیراب می‌گردد. تیشتر رادر زبان‌های اروپایی سیریوس خوانده‌اند و هر گاه تیشتر از آسمان سر بزند و بدرخشد مژده ریزش باران می‌دهد.

مرداد

مرداد نام پنجمین ماه سال و روز هفتم هر ماه در گاهشماری اعتدالی خورشیدی است. در اوستا «امرتات»، در زبان پهلوی «اَمرداد» و در زبان فارسی «مرداد» گفته شده‌است واَمرداد» یعنی بی مرگی و آسیب ندیدنی یا جاودانی، پس واژه «مرداد» به غلط استعمال می‌شود و باید «اَمُرداد» گفته شود. در ادبیات مزدیسنا مرداد یکی از امشاسپندان است که نگهبانی نباتات با اوست. در مزدیسنا خصایص مرداد عبارتند از:نیک اندیشی، صلح و سازش، راستی و درستی، فروتنی و محبت به همنوع، تأمین آسایش و امنیت بشر که او را دارای کمال مطلوب کرده‌است.

شهریور

شهریور نام ششمین ماه سال و روز چهارم هر ماه در گاه شماری اعتدالی خورشیدی است. در اوستا «خشتروئیریه»، در زبان پهلوی «شتریور» و در زبان فارسی «شهریور» می‌دانند که در اوستا و زبان پارسی باستان و زبان سانسکریت به معنی کشور و پادشاهی منتخب و برگزیده‌است. این ترکیب بارها در اوستا به معنی بهشت یا کشور آسمانی اهورامزدا آمده‌است و شهریور در جهان روحانی نماینده پادشاهی ایزدی و فر و اقتدار خداوندی است و در جهان مادی پاسبان فلزات. چون نگهبانی فلزات با اوست او را دستگیر فقرا و ایزد رحم و مروت خوانده‌اند و روایت شده‌است شهریور آزرده و دلتنگ می‌شود از کسی که سیم و زر را بد به کار اندازد یا بگذارد که زنگ بزند.

برگهای زیبای پاییز

مهر

در زبان سانسکریت «میترا»، در اوستا و زبان پارسی باستان «میثر» و در زبان پهلوی «میتر» و در زبان فارسی «مهر» گفته می‌شود و به معنی پیوستن است. اغلب خاورشناسان معنی اصلی مهر را واسطه و میانجی ذکر کرده‌اند. مهر واسطه‌است میان آفریدگار و آفریدگان و در زبان سانسکریت به معنی دوستی پروردگار و روشنایی و فروغ استو در اوستا فرشته روشنایی و پاسبان راستی و پیمان است. مهر، ایزد همواره بیدار و نیرومند است و برای یاری کردن راستگویان و بر انداختن دروغگویان و پیمان شکنان در تکاپوست. مهر از برای محافظت عهد وپیمان و میثاق مردم گماشته شده‌است از این رو فرشته فروغ و روشنایی نیز هست که هیچ چیز ار او پوشیده نمی‌ماند. برای آنکه از عهده نگهبانی بر آید اهورامزدا به او هزار گوش و ده هزار چشم داده‌است و مقام مهر در بالای کوه «حرا» است، آنجایی که نه روز است و نه شب، نه گرم است و نه سرد، نه ناخوشی و نه بیماری.

آبان

در زبان اوستا «آپ» در زبان پارسی باستان «آپی» و در زبان فارسی «آب» گفته می‌شود. در اوستا بارها «آپ» به معنی فرشته نگهبان آب استعمال شده و همه جا به صیغه جمع آمده‌است و نام ماه هشتم از سال خورشیدی و نام روز دهم از هر ماه را آبان می‌دانند. ایزد آبان موکل بر آهن است و تدبیر امور و مصالح ماه به او تعلق دارد. به سبب آنکه «زو» که یکی از پادشاهان ایران بود در این روز با افراسیاب جنگ کرده و او را شکست داده و از ملک خویش بیرون کرده، ایرانیان این روز را جشن می‌گیرند. دیگر آنکه چون بعد از مدت هشت سال در ایران عاقبت در همین روز باران شروع به باریدن کرد و بنابراین ایرانیان این روز را جشن گرفتند و آفتاب در این ماه در برج عقرب یاکژدم قرار می‌گیرد.

آذر

در اوستا «آتر – آثر» در زبان پارسی باستان «آتر» در زبان پهلوی «آتر» و در زبان فارسی «آذر» می‌گویند. آذر فرشته نگهبان آتش و یکی از بزرگترین ایزدان است. آریائیان بیش از دیگر اقوام به عنصر آتش اهمیت می‌دادند و ایزد آذر نزد هندوان «آگنی» خوانده شده و در کتاب کهن و مقدس هندوان «ودا» از خدایان بزرگ به‌شمار رفته‌است. آفتاب در این ماه در برج قوس یا کماندار قرار می‌گیرد.

winter

دی

در اوستا «داثوش یا دادها» به معنی آفریننده، دادار و آفریدگار است و غالباً صفت اهورامزدا است و آن از مصدر «دا» به معنی دادن و آفریدن است. در خود اوستا صفت دی برای تعیین دهمین ماه استعمال شده‌است.

بهمن

در اوستا «وهومنه»، در زبان پهلوی «وهومن» و در زبان فارسی «وهمن یا بهمن» گفته شده‌است. به معنی خوب و نیک و معنی منش، نیک اندیش و نیک نهاد است و نخستین آفریده اهورامزدا است و یکی از بزرگترین ایزدان است و در عالم روحانی مظهر اندیشه نیک و خرد و توانایی خداوند است. یکی از وظایف بهمن این است که گفتار نیک را تعلیم دهد و از هرزه گویی باز دارد. خروس که از پرندگان مقدس به‌شمار می‌رود و در سپیده دم با بانگ خویش دیو ظلمت را رانده و مردم را به برخاستن و عبادت و کشت و کار می‌خواند ویژه بهمن است. لباس سفید هم از آن بهمن است و همه جانوران سودمند به حمایت بهمن سپرده شده‌اند و کشتار در ماه بهمن منع شده‌است. بهمن اسم گیاهی است که به ویژه در جشن بهمنجه خورده می‌شود و در طب نیز این گیاه معروف است.

اسفند

در زبان اوستا «اسپنتا آرمیتی» در زبان پهلوی «اسپندر» و در زبان فارسی «سپندار مذ، سفندارمذ، اسفندارمذ و گاه به تخفیف سپندار و اسفند» گفته شده‌است. به معنی پاک، مقدس، درست، بجا و اندیشیدن، فروتنی، بردباری و سازگاری است. سپندارمذ یکی از امشاسپندان است که مؤنث و دختر اهورامزدا خوانده شده‌است و موظف است که همواره زمین را خرم، آباد، پاک و بارور نگهدارد. هر که به کشت و کار بپردازد و خاکی را آباد کند خشنودی اسپندارمذ را فراهم کرده‌است و آسایش در روی زمین سپرده به دست اوست. خود زمین نیز نماینده این ایزد بردبار و شکیباست و مخصوصاً مظهر وفا و اطاعت و صلح و سازش است. بیدمشک گل مخصوص سپندارمذ می‌باشد.

یک پیشنهاد جذاب : 500 سوال اطلاعات عمومی جذاب و داغ را از دست ندهید….

 

راستی شما متولد چه ماهی هستین ؟ 🙂

 

آیا این مقاله برای شما مفید بود؟
بله
تقریبا
خیر